ندای روشن حقوق بشر ایران« حرکتی جهت آگاهی وعدالت درایران»

Afghanistan
سرپرست و نویسنده, روشن

۱۴۰۲ بهمن ۶, جمعه

صالح نیکبخت: در دوران پهلوی شکنجه شدم، پرویز ثابتی دروغ می‌گوید







«صالح نیکبخت» وکیل خانواده «مهسا [ژینا] امینی» زمانی‌که برای دریافت جایزه «ساخاروف» پارلمان اروپا به فرانسه آمده بود، در گفت‌و‌گوی مفصلی که با «ایران وایر» داشت ضمن پرداختن به پرونده ژینا، درباره تجربیات خود از زندان، پرونده‌هایی که وکالت کرده بود، قدم گذاشتن از روزنامه‌نگاری به عرصه وکالت صحبت کرد

«صالح نیکبخت» با یادآوری مصاحبه تلویزیون «من و تو» با «پرویز ثابتی»،ادعاهای رییس امنیت داخلی ساواک دوران پهلوی را «دروغ» توصیف کرد و گفت: «این اطمینان خاطر را بدهم که ثابتی نمی‌تواند آن دوره را تطهیر کند.»

«صالح نیکبخت»، حقوق‌دان از تجربه خود از زندان دوران حکومت «رضا پهلوی» و همچنین زندان جمهوری اسلامی در دهه شصت می‌گوید

صالح نیکبخت که هم در زمان پهلوی و هم دوران جمهوری اسلامی زندانی سیاسی بود، با یادآوری مصاحبه تلویزیون «من و تو» با «پرویز ثابتی» ادعاهای رئيس امنیت داخلی ساواک دوران پهلوی را «دروغ» توصیف کرد

«صالح نیکبخت» وکیل خانواده «مهسا [ژینا] امینی» زمانی‌که برای دریافت جایزه «ساخاروف» پارلمان اروپا به فرانسه آمده بود، در گفت‌و‌گوی مفصلی که با «ایران وایر» داشت ضمن پرداختن به پرونده ژینا، درباره تجربیات خود از زندان، پرونده‌هایی که وکالت کرده بود، قدم گذاشتن از روزنامه‌نگاری به عرصه وکالت صحبت کرد

«صالح نیکبخت» با یادآوری مصاحبه تلویزیون «من و تو» با «پرویز ثابتی»،ادعاهای رییس امنیت داخلی ساواک دوران پهلوی را «دروغ» توصیف کرد و گفت: «این اطمینان خاطر را بدهم که ثابتی نمی‌تواند آن دوره را تطهیر کند.»

«صالح نیکبخت»، حقوق‌دان از تجربه خود از زندان دوران حکومت «رضا پهلوی» و همچنین زندان جمهوری اسلامی در دهه شصت می‌گوید

صالح نیکبخت که هم در زمان پهلوی و هم دوران جمهوری اسلامی زندانی سیاسی بود، با یادآوری مصاحبه تلویزیون «من و تو» با «پرویز ثابتی» ادعاهای رئيس امنیت داخلی ساواک دوران پهلوی را «دروغ» توصیف کرد

«صالح نیکبخت» وکیل خانواده «مهسا [ژینا] امینی» زمانی‌که برای دریافت جایزه «ساخاروف» پارلمان اروپا به فرانسه آمده بود، در گفت‌و‌گوی مفصلی که با «ایران وایر» داشت ضمن پرداختن به پرونده ژینا، درباره تجربیات خود از زندان، پرونده‌هایی که وکالت کرده بود، قدم گذاشتن از روزنامه‌نگاری به عرصه وکالت صحبت کرد

«صالح نیکبخت»، وکیل خانواده «مهسا (ژینا) امینی»، زمانی‌ که برای دریافت جایزه «ساخاروف» پارلمان اروپا به فرانسه آمده بود، در گفت‌و‌گوی مفصلی که با «ایران‌وایر» داشت، ضمن پرداختن به پرونده ژینا، درباره تجربیات خود از زندان، پرونده‌هایی که وکالت کرده بود و قدم گذاشتن از روزنامه‌نگاری به عرصه وکالت، صحبت کرد. 

تاکنون دو بخش از گفت‌وگوی «ایران‌‌وایر» با این وکیل دادگستری را منتشر کرده‌ایم. در این بخش، با صالح نیکبخت درباره تجربه او از زندان دوران حکومت «محمد‌رضا پهلوی» و همچنین زندان جمهوری اسلامی در دهه شصت صحبت کرده‌ایم و همچنین به تفاوت‌ها و تشابه‌های رویه قضایی در دو حکومت سیاسی پرداخته‌ایم؛ از شکنجه تا حقوق متهم.

صالح نیکبخت که هم در زمان پهلوی و هم دوران جمهوری اسلامی زندانی سیاسی بود، با یادآوری مصاحبه تلویزیون «من و تو» با «پرویز ثابتی»، ادعاهای رییس امنیت داخلی ساواک دوران پهلوی را «دروغ» توصیف کرد. 

***

صالح نیکبخت، حقوق‌دان و وکیل دادگستری، در دو دوره پهلوی و جمهوری اسلامی تجربه زندان دارد؛ یکی سال ۱۳۵۳ بود و دیگری ۱۳۶۰. او در گفت‌وگو با ایران‌وایر، تجربه‌ خود را نه‌فقط به‌عنوان زندانی سیاسی، بلکه به‌عنوان حقوق‌دان و در رسیدگی به پرونده‌های سیاسی بیان می‌کند. 

در سال ۱۳۵۳ صالح نیکبخت به سه سال و نیم حبس محکوم شده بود. البته چندین بار هم به‌شکل متفرقه بازداشت و بازجویی شده بود و به قول خودش محکومیت قضایی داشت. بعد از انقلاب، در سال ۱۳۶۰ هم سه سال و هفت ماه را در زندان سپری کرد. گزارش این گفت‌وگو درحالی منتشر می‌شود که حالا صالح نیکبخت به‌خاطر پرونده ژینا و گفت‌وگو با رسانه‌ها، با اتهام «تبلیغ علیه نظام»، به یک سال حبس محکوم شده است و در بازگشت به ایران، مورد بازجویی، تفتیش، ضبط وسایل‌ و همچنین جایزه ساخاروف قرار گرفت. 

پرویز ثابتی؛ عامل شکنجه‌ها در کمیته مشترک ضدخرابکاری 

این حقوق‌دان و زندانی سیاسی سابق می‌گوید در رژیم پهلوی وقتی متهمی بازداشت می‌شد، «مطلقا امکان ملاقات» نداشت؛ خصوصا وقتی زندانیان سیاسی را به «کمیته مشترک ضد خرابکاری» می‌بردند. کمیته‌ای که در اوایل دهه پنجاه تشکیل شد و متشکل بود از نمایندگان ساواک و ژاندارمری. به گفته نیکبخت، رییس این کمیته همواره یکی از افسران برجسته از درجه سرتیپی به بالای ارتش، یا نیروی انتظامی آن زمان به نام «شهربانی» یا «ژاندارمری» بود. 

نیکبخت در فرصت گفت‌وگو با ایران‌وایر به‌صراحت می‌گوید: «این اطمینان خاطر را بدهم که ثابتی نمی‌تواند آن دوره را تطهیر کند. عامل اصلی آن قضایا، خود ایشان بود.» 

صالح نیکبخت برای مدت چهل روز در کمیته مشترک زیر بازجویی بود. بعد از آن، او را به زندان قصر فرستادند تا محکومیت خود را بگذراند: «دوران سختی در کمیته مشترک بود. من زیر بازجویی بودم. چندین بار من را شکنجه کردند و کتک خوردم. یک ماه بود که به زندان قصر منتقل شده بودم. فردای شبی که ۹ نفر ازجمله "بیژن جزنی" را در اوین اعدام کردند، من را به کمیته مشترک فراخواند. یک روزنامه‌نگار که در روزنامه‌ای که من کار می‌کردم (روزنامه کیهان) فعال بود، خیال کرده بود که من علیه او چیزی گفته‌ام، درحالی‌که اشتباه می‌کرد. من را بردند و طی چند بار کتکم زدند.» 

بابت همین مساله، چهار ماه دیگر صالح نیکبخت را در کمیته مشترک نگه‌داشتند و زیر بازجویی و شکنجه بود. 

پرویز‌ ثابتی در گفت‌وگویی مفصل با تلویزیون «من و تو» گفته است که در زمان پهلوی، ساواک شکنجه نمی‌کرد و با ملایمت با زندانیان سیاسی برخورد می‌کرد. 

صالح نیکبخت می‌گوید: «افاضات ثابتی در مورد زندان مطلقا دروغ است. نه‌تنها در زندان‌های ساواک شکنجه وجود داشت، بلکه به شدیدترین وجه صورت می‌گرفت. تمامی حرف ثابتی غلط است. نمی‌خواهم این مساله را با وضعیت کنونی مقایسه کنم تا مبادا آزادی بعد از بیانم از بین برود.» 

صالح نیکبخت از تجربه خودش در زندان دهه شصت جمهوری اسلامی هم یاد کرد. 

به باور این حقوق‌دان، وضعیت زندانیان سیاسی در دوران شاه سابق ایران، از دوران جمهوری اسلامی متفاوت بود. اگرچه او می‌گوید: «حقیقت این است که در هر دو دوره اقدامی صورت نگرفت که زندانی به اینکه حرف‌هایش یا دفاعیات وکیل‌اش شنیده شود، راضی شده باشد.» 

تفاوت در «دوران محکومیت» زمان شاه و جمهوری اسلامی 

صالح نیکبخت در این گفت‌وگو به نکته‌ای اشاره می‌کند که بارها زندانیان سیاسی که زندان هر دو رژیم را تجربه کرده‌اند، به آن پرداخته‌اند. اینکه در دوران پهلوی بعد از تحقیقات و بازجویی‌ها، وقتی زندانی دوران محکومیت خود را سپری می‌کرد، دیگر از شکنجه و سوال‌وجواب‌ها خبری نبود. اما در دوران جمهوری اسلامی، زندانی که در حال سپری کردن محکومیت خود است، ممکن است با شکنجه‌، بازجویی‌های دیگر و پرونده‌های مضاعف دیگری روبه‌رو شود. 

نیکبخت می‌گوید: «در دوران پهلوی وقتی زندانی محکوم می‌شد، درد و رنج او تحمل حبس بود. دیگر از بازجویی و سوال‌وجواب خبری نبود. اما متاسفانه در این دوره بعد از محکومیت، همچنان زندانیان با مشکلات مختلفی روبه‌رو هستند.» 

ترکیب زندانیان سیاسی نیز بین دو نظام کاملا تفاوت دارد: «کیفیت فعالیت زندانیان متفاوت است. زندانیان دوران سابق و اوایل انقلاب ۱۳۵۷ دارای ایدئولوژی‌های مشخص بودند؛ چپ، مذهبی، وابسته به ملیت‌های دیگر که دارای اندیشه و فکر بودند. الان زندانیان دارای ایدئولوژی نیستند. روزنامه‌نگار، شاعر، نویسنده، مستندساز، هنرمند به زندان می‌افتند.» 

این حقوق‌دان تصریح می‌کند: «در زمان گذشته، شکنجه‌ها براساس نقش زندانیان بود که حاضر به اقرار نبودند، مثل تجربه خود من. شکنجه زیادی می‌شدیم، شلاق می‌خوردیم تا روابط‌ خود را بگوییم یا بگوییم اعلامیه‌ها را چطور به دست آورده‌ایم. در دوران فعلی زندانیان عام‌تر و مردمی‌تر هستند، روزنامه‌نگار و مستندساز را می‌گیرند، چون فعالیت آن‌ها به مذاق حکومت خوش نمی‌آید.»‌

نیکبخت به تجربه خودش برمی‌گردد که چندین بار او را به ساواک بردند و به او تذکر دادند که خبر منتشر شده اشتباه بوده است، اما او را شب نگه نداشتند: «اما امروز این‌چنین نیست. هنرپیشه، نقاش و کارگردان را در بازداشت نگه‌می‌دارند و به هیچ‌وجه دنبال تذکر اشتباه نیستند، بلکه به‌دنبال آن هستند که متهم بگوید عمدا اقدامی را انجام داده است.» 


۱۴۰۲ بهمن ۳, سه‌شنبه

انتصابات رهبر به رای ملت نیاز ندارد







ندای روشن /از کودتای انتخاباتی قبح‌زدایی نکنیم!



✍🏻سیدمصطفی تاجزاده
(اول)در انتخابات آزاد، عادلانه و منصفانه، اصل بر معرفی نامزد و دعوت شهروندان به رای‌دادن است. اما در انتخاباتی که جناح رهبر هم دوپینگ می‌کند و هم با مهندسی آن، رقبا را از حقوق و فرصت‌های قانونی محروم می‌نماید، معرفی نامزد به سه مسئله زیر وابسته است:

۱- آیا تشکیل فراکسیون می‌تواند تغییر معناداری در سیاست‌های ملی و بهبود معیشت مردم ایجاد کند و یا مانع تجاوز سیستماتیک حاکمیت به حقوق و آزادی شهروندان شود؟

۲- هر اندازه درصد شهروندان مایل به رای‌دادن کاهش یابد، مشروعیت معرفی نامزد کمتر می‌شود. در انتخابات یا در حوزه‌هایی با مشارکت کمتر از ۳۳ درصد واجدین شرایط، معرفی نامزد رانت‌خواری سیاسی است. 

۳- آیا مهندسی انتخابات مانع تشکیل فراکسیون اقلیتی می‌شود که بتواند با تبیین علل اصلی مشکلات به معرفی بانیان آن بپردازد؟ آیا تشکیل فراکسیونی ممکن است که بتواند در مقابل تحقیرها، تبعیض‌ها و سرکوب‌ها بایستد و به مصاف قانون‌شکنی‌های رهبر برود؟

دوم) بعد از بیانیه گام دوم و تغییر استراتژی رهبر، معرفی نامزد به‌ویژه در کلان‌شهرها به سه دلیل زیر ناموجه است:

۱- ناممکن بودن اصلاحات اساسی و ضروری به علت آنکه رهبر آن‌ها را خط قرمز خود می‌خواند.

۲- عدم مشارکت اکثریت ایرانیان و برگزیدن راهبرد مقاومت مدنی به جای رای‌دادن.

۳- ردصلاحیت تمام داوطلبانی که علت‌العلل مشکلات را سیاست‌های فقرگستر، فسادپرور و انزواآور آقای خامنه‌ای می‌دانند و معتقدند تا زمانی که نتوان رهبر را به پذیرش مطالبات اکثریت ملت مجبور کرد، کشور به قهقرا خواهد رفت.

سوم) معرفی نامزد درحالی‌که تاثیری در بهبود وضع مردم ندارد، پیامدهای منفی به شرح زیر دارد:

۱- تشویق رهبر به گسترش دامنه نظارت استصوابی و ردصلاحیت‌های بیشتر، زیرا درهرحال احزابی از اصلاح‌طلبان با معرفی نامزد، مردم را به دادن رای فرا می‌خوانند.

۲- با قبح‌زدایی از کودتای انتخاباتی، به آن جلوه‌ای رقابتی می‌بخشد.

۳- به رهبر بهانه می‌دهد که با ایجاد هراس از پیروزی اصلاح‌طلبان، جناح متشتّت خود را متحد کند. عدم معرفی نامزد به نام اصلاحات، اختلافات جناح اقلیت رهبر را آشکار و نهادینه می‌کند.

۴- شکست فاحش حکومت یکدست را در حل مشکلات و مهار گرانی و تورم، تحت‌الشعاع پیروزی انتخاباتی از قبل تضمین شده آن‌ها قرار می‌دهد.

۵- آقای خامنه‌ای را که با راهبرد نظامی‌گری و حاکمیت سپاهیان بر مقدّرات میهن و مردم، بیشترین نقش را در اوضاع فاجعه‌بار کنونی ایفا می‌کند، تا حدودی تطهیر و از کانون انتقادها و اعتراض‌ها خارج می‌سازد.

۶- اصلاح‌طلبان را مقابل اکثریت ملت قرار می‌دهد که انتخابات فرمایشی را تحریم کرده‌اند. روشن است هرچه جریان اصلاح‌طلبان از اکثریت ملت فاصله بگیرند، جامعه دوقطبی‌تر و مستعد خشونت‌ورزی بیشتر می‌شود. ایفای نقش توسط آنان در شرایط اضطراری را نیز ناممکن می‌کند. 

۷- بین بدنه اصلاحات با احزاب و تصمیم‌گیرندگان شکاف ایجاد می‌کند. زیرا آن‌ها مخالف معرفی نامزد هستند.

چهارم) تشکیل فراکسیون اقلیت از نمایندگان مستقل و منتقد، حتی در مجلس سپاه‌ساخته فوایدی دارد، اما:

۱- تجربه مجلس فعلی نشان می‌دهد که تشکیل فراکسیون منتقدان با معرفی نامزد در کلان‌شهری مانند تهران ارتباط نداد و مستقل از آن شکل خواهد گرفت.

۲- اگر سررشته امور در دست جبهه پایداری بود و افراطی‌گری‌ها از آنجا سرچشمه می‌گرفت، تلاش برای تشکیل فراکسیون اقلیت شاید توجیه می‌یافت. زیرا ممکن می‌بود که با تکیه بر افکارِعمومی و گفت‌وگو با نمایندگان مانع تندروی آن‌ها شد. اما وقتی استراتژی شخص رهبر، توسعه‌ستیزی است و هرگونه اعتراضی را به‌شدت سرکوب می‌کند و به افکارِعمومی نیز اعتنا ندارد، معرفی نامزد با هدف مهار تندروهای جبهه پایداری، تاثیری در راهبردهای ملی ندارد و باری از روی دوش مردم برنمی‌دارد، بلکه از اعتبار اصلاح‌طلبان می‌کاهد و بر ناامیدی مردم می‌افزاید. تجربه شکست‌خورده فراکسیون امید پیش چشم ماست.

 به جای شریک جرم حاکمیت شدن، راهبرد اصلاح‌طلبان باید آزادکردن انتخابات باشد، با این شعار که: ما فقط در انتخابات آزاد شرکت می‌کنیم. انتصابات رهبر به رای ملت نیاز ندارد./زندان اوین


۱۴۰۲ آذر ۵, یکشنبه

دفن پیکر میلاد زهره‌وند، از بازداشت‌شدگان اعتراضات ۱۴۰۱




ندای روشن / منابع خبری از دفن پیکر میلاد زهره‌وند، از بازداشت‌شدگان اعتراضات ۱۴۰۱، در آرامستان ارامنه همدان و بازداشت پدر و مادر او پس از خاکسپاری خبر داده‌اند.

۱۴۰۲ آذر ۲, پنجشنبه

نامه احمد رضا حائری زندانی سیاسی به رییس قضا: ادله اینجانب در باره سامان یاسین محکم است



ندای روشن / جناب آقای محسنی اژه‌ای ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی
جناب آقای علی صالحی دادستان انقلاب تهران
پیرو انتشار نامه مورخ ۲۹ آبان ۱۴۰۲ اینجانب درخصوص پایمال شدن حقوق شهروندی سامان یاسین(صیدی) هنرمند زندانی...

۱۴۰۲ آبان ۳۰, سه‌شنبه

تفاهم‌نامه ۱۲۰ میلیارد دلاری با روس‌ها هوا شد



ندای روشن / عراق در حال جذب متخصصان صنعت نفت ایران
روزنامه هم میهن از پشت کردن روس‌ها به تفاهم‌نامه ۱۲۰ میلیارد دلاری با ایران و جذب متخصصان صنعت نفت ایران با دستمزد ۱۰ برابری توسط عراق خبر داد و نوشته که روس‌ها با پیشنهاد «وسوسه‌انگیز» عراق، ایران را ترک کردند و سرمایه‌های خود را به عراق بردند.

۱۴۰۲ آبان ۲۸, یکشنبه

با حاکم عظیم الجثه، باید با صبر و تدبیر  و تداوم مبارزه کرد




ندای روشن / به زیبایی هر چه تمام تر نامش را تونل وحشت گذاشتند. چه نامی برازنده تر از این نام؟ این تصویر به صورت نمادین اراده حاکم برای سلطه بر شهروند را بازنمایی میکند.

۱۴۰۲ آبان ۲۲, دوشنبه

نرگس محمدی برای تفهیم اتهامات جدید به دادسرای اوین احضار شد. روسری سر نکرد، 



ندای روشن/ اجازه خروج از بند زنان داده نشد.
 طی ابلاغیه شعبه یک دادسرای امنیت اوین ، نرگس محمدی برای تفهیم اتهامات جدید توسط بازپرس محمد حسین تاریان احضار شده است.

۱۴۰۲ آبان ۷, یکشنبه

مملکت را دست کرم خاکی بدهند بهتر اداره می کند



ندای روشن / " پخمه سالاری "
دانشمندان برای اینکه ببینند، آیا تجربه و عبرت در جانوران هم وجود دارد یا نه، روی کرم خاکی آزمایش کردند که از ساده‌ترین جانداران است. او را سر دوراهی گذاشتند که به یکی از دو راه، برق وصل کرده بودند.

۱۴۰۲ مهر ۳۰, یکشنبه

وضعیت مصیبت‌بار مردم مظلوم فلسطین برای علی خامنه‌ای یک موهبت است




ندای روشن /  علی خامنه‌ای مستبد قدرت‌پرست و خون‌ریز ایران و عمال نظام نامشروع و ضدملّی استبداد دینی‌اش، با شیادی مذبوحانه تلاش می‌کنند که تمام فجایع و بحران‌آفرینی‌های خود را تحت‌الشعاع حملهٔ غافلگیرانه و جنایت‌بار حماس و جهاد اسلامی قرار دهند .

۱۴۰۲ مهر ۳, دوشنبه

۱۶ سال حبس برای یک زن معترض در مشهد!




ندای روشن / اعظم غلامی زهاب، یکی از معترضان در مشهد که از مهرماه ۱۴۰۱ در زندان به سر می‌برد به ۱۶ سال حبس محکوم شد!

۱۴۰۲ مهر ۲, یکشنبه

قانون حجاب و عفاف؛  رقابتی تنگاتنگ با طالبان




ندای روشن / بالاخره مجلس حداقلی شورای اسلامی لایحه حجاب را با تصویب خود به قانون تبدیل نمود و تنها منتظر تایید شورای نگهبان است تا جمهوری اسلامی را وارد انقلاب چهارم خود کند و رقابتی تنگاتنگ را با طالبان در افغانستان شروع نماید.

۱۴۰۲ شهریور ۳۰, پنجشنبه

۱۳۰ زن بازداشت‌شده در سالگرد مهسا در قرنطینه زندان قرچک




ندای روشن / کمیته پیگیری وضعیت بازداشت‌ شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ روز پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲، در گزارشی از بازداشت دست‌کم ۶۰۰ زن در سالروز کشته شدن ژینا مهسا امینی در پایتخت ایران خبر داده است. بر این مبنا، هم‌اکنون ۱۳۰ نفر از این زنان بازداشت‌شده، در بند قرنطینه زندان زنان قرچک هستند و پرونده‌شان به دادسرا ارسال شده است.

۱۴۰۲ شهریور ۲۲, چهارشنبه

اعتصابم را می‌شکنم اما عهدم را نه!




ندای روشن /
✍️ بهاره هدایت ، از زندان اوین


امروز، ۲۲ شهریور ماه ۱۴۰۲، مصادف است با روز ربودن «دختر ایران» مهسا (ژینا) امینی توسط قاتلانش. یک سال از آن روزی که دل‌آشوبه از ستم مانند گردبادی در تار و پود جامعه ایرانی در پیچید و وجدان میلیون‌ها نفر را همزمان برانگیخت، می‌گذرد. از آن روزی که ناحقیقت تحمیل شده از جانب حاکمان برایمان عادی نشد و در وجدان‌هایمان لباس مبدل حقیقت نپوشید و فقط چند روزی زمان برد تا صدای «زن، زندگی، آزادی» تمام ایران  را درنوردید. 

▫️من در آستانه سالگرد این جنبش سربلند دست به اعتصاب غذا زدم تا به یاد بیاوریم وجدان‌های برانگیخته چگونه می‌توانند ناحقیقت را پس بزنند و به یاد بیاوریم که هنوز در این کشور حقیقت‌ها لگدمال حاکمان تمامیت‌خواه می‌شوند. برایم کشته شدن محمدجواد روحی در زندان، بیش از هرچیز، محکمه‌ای وجدانی بود در پیشگاه حقیقت همان‌طور که حضور الهه محمدی و نیلوفر حامدی، مهوش شهریاری و فریبا کمال‌آبادی (زندانیان بهایی)، سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی(زندانیان محیط‌زیستی) برایم نمادهایی از ده‌ها زندانی دیگری‌ست که دیدن هر روزشان اینجا در بند، معادل به تاراج رفتن وجدان است. 

▫️من اعتصاب غذا کردم تا به یاد بیاوریم مقاومت بی‌پایان را در خیابان، به یاد بیاوریم اراده و جسارت و وجدانی را که در دانشگاه جوشید، و به یاد بیاوریم امیدهایی را که متولد شد و صفوف مبارزه را هرچه فشرده‌تر کرد. به یاد بیاوریم ایران‌مان را -که علیرغم سال‌ها تبلیغات ضد میهنی- چگونه همچون عنصری حیاتی و پیوند دهنده بر صحنه ظاهر شد و ما را خیابان به خیابان، شهر به شهر و اقلیم به اقلیم به هم تکیه داد و از یاد نبریم که ما هنوز به این عوامل نیاز داریم، هنوز پیروز نشده‌ایم و هنوز غاصبان ایران بر سرنوشت این کشور حاکم‌اند. 

▫️من در این روز تاریخی، به حرمت خواسته خانواده ‌جاویدنام محمدجواد روحی، به حرمت خانواده جاویدنام مهسا امینی، به حرمت دادخواهان جنایت انهدام هواپیمای اوکراینی و به حرمت همه داغداران و دادخواهان بخصوص مادران دادخواهی که طی این مدت مرا مرهون لطف خود کردند و درخواست شکستن اعتصاب را مطرح کردند، به اعتصابم پایان می‌دهم. اعتصابم را می‌شکنم اما عهدم را نه، عهدم با خودم و با شما مردم رنج‌دیده وطنم، تا روزی که ردپای جمهوری اسلامی، این حکومت ضد آزادی، از خاک ایران زدوده نشود. 

▫️در برابر دوستانم از راه دور و نزدیک، همبندیانم که طی این روزها تنش ناشی از اعتصابم را به جان خریدند، در برابر دانشجویانی که مي‌دانم هر دم تحت سرکوب‌اند، روزنامه‌نگارانی که حقیقت‌جویی‌شان همیشه راهگشا بوده، هنرمندانی که در این روزگار تنگنا دست به قلم بردند، سیاسیونی که علیرغم اختلاف نظرهای اساسی دم فرو نبستند، محصورانی که ایستادگی‌شان نمادی از بیداری وجدان است، و خصوصا در مقابل پیام‌های شهروندان عادی که دل در گروی ایران و آزادی سپرده‌اند، سر تعظیم فرود می‌آورم. 

▫️در این میان می‌خواهم چند جمله‌ای را خطاب به مادر مهسا(ژینا) امینی بنویسم. مژگان افتخاری عزیز، شما و خانواده‌تان امروز شرف سپهر سیاسی ایران هستید. شما خودِ وجدانید و برای تجسمی پاک از وطنید. در برابر بزرگی شما سر خم می‌کنم و چیزی نمی‌گویم جز امتنان عمیق قلبی. اگر این دیوارها نبود، لحظه‌ای برای در کنارتان بودن درنگ نمی‌کردم. عهدم با شما میهن‌دوستی آزادی‌خواهانه است و تا براندازی حکومت تمامیت‌خواه جمهوری اسلامی بر این عهد برقرار خواهم ماند. 

 دررابطه با اعتراضات سراسری شهریور-مهر ۱۴۰۱ بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به جرم بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت معترض به خیابانها آمدند. سرکوب آزادی بیان، عقیده و اندیشه ناقض ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است که بر حق افراد بر انتشار آزادانه افکار و عقاید و نظریات و دیدگاههای سیاسی و عقیدتی تاکید می کند. در ماده ۵ از قانون آئین دادرسی کیفری بر اطلاع یافتن متهم در اسرع وقت از اتهامات انتسابی و فراهم کردن حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در قانون نیز مورد تاکید شده است. عدم امکان دسترسی به وکیل برای متهم از جمله موارد ناقض اسناد بین المللی حقوق بشر, ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است. همچنین، برخورداری افراد از حق روند دادرسی عادلانه از جمله حقوق سلب نشدنی است که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن تاکید شده است. اعتراف گیری توام با ارعاب و تهدید، ناقض در ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و مصداق بارز شکنجه است.