جناب آقای علی صالحی دادستان انقلاب تهران
پیرو انتشار نامه مورخ ۲۹ آبان ۱۴۰۲ اینجانب درخصوص پایمال شدن حقوق شهروندی سامان یاسین(صیدی) هنرمند زندانی...
روز گذشته خبرگزای میزان وابسته به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و به تبعیت از آن شماری از رسانه های حکومتی همچون تسنیم، مهر و...در خبری کذب مدعی شدند؛ اینجانب به دادستانی تهران احضار شده و بازپرس پرونده! "ضمن انجام تحقیقات فنی" از من خواسته "اسناد و مدارک ادعاهای مطرح شده در نامه را ارئه نمایم" و چون اینجانب "هیچ مستندی برای ادعاهای مطرح شده ارائه نکردهام، به همین دلیل و به دلیل ادعاهای دروغ و نشر اکاذیب پرونده قضایی جدیدی برایم در قوه قضائیه تشکیل شده است."
و این خبر دروغ در زمانی مطرح شده است که یک روز پس از انتشار نامه اینجانب آقای نیری دادیار ناظر بر زندان ( تاکیدا نه بازپرس دادسرا) به صورت ویدئوکنفرانس اظهارات اینجانب درباره شواهد، قرائن و مستندات نقض حقوق سامان یاسین را ثبت نمود و بنا بر اظهارات آن مقام قضایی؛ تحقیقات در این موضوع بنا به دستور مقامات ارشد قضایی آغاز شده است و تا رسیدن به نتیجه ادامه خواهد یافت.
اینجانب در خصوص اعمال شکنجه اعدام مصنوعی، برخلاف خبر کذب خبرگزای میزان و رسانه های وابسته به حکومت، ادله محکمی را مطرح نمودهام که در صورت وجود دستگاه قضایی مستقل در جمهوری اسلامی و اراده احقاق حق و عدالت امکان تحقیق و رسیدن به حقیقت این موضوع به سادگی و به شرح زیر وجود دارد.
یکم؛ اینکه دادیار محترم بنا بوده هفته آینده با حضور در زندان قزلحصار اظهارات سامان یاسین و اظهارات تکمیلی اینجانب را برای ادامه تحقیقات ثبت نمایند، و تصدیق میفرمائید بر اساس رویه قضایی تا زمانی که از شخص شکنجه شده تحقیقاتی رسمی صورت نگیرد و اظهارات وی ثبت و بررسی نگردد؛ پروسه طی شده توسط دادیاری ناظر بر زندان را نمیتوان تحقیقات قضایی نامید، تا چه رسد به اینکه خبرگزاری رسمی دستگاه قوه قضائیه آشکارا و پیشاپیش در روندی غیر اخلاقی و مهندسی شده حکم به پایان رسیدگی به پرونده را نیز داده است!
دوم اینکه اینجانب با ذکر زمان حدودی و مکان دقیق وقوع جرم برای کشف حقیقت از دادیار ناظر زندان خواستم با توجه به ساعت غیر عادی خارج کردن سامان یاسین از بند ۲۴۰(حوالی سه صبح) و استفاده از وسیله نقلیه برای جابجایی ایشان به محلی نامعلوم که اعدام مصنوعی در آنجا صورت گرفته، نسبت به بررسی دوربینهای بند ۲۴۰ و محوطه زندان اوین (در آن ساعت و تاریح ) اقدام کنند و در صورت مشاهده خارج نمودن سامان یاسین از بند، ماموران مذکور را احضار کرده و از آنها بپرسند:" در آن ساعت غیرمتعارف،سامان یاسین را به مدت چند ساعت به کجا منتقل کرده اند!؟" و اگر هر ادعای جز انجام این شکنجه غیرانسانی روی سامان داشتند(مثلا بازجویی و...) مستندات بازجویی و ادعا خود از جمله محل انتقال سامان و فیلم دوربینهای مدار بسته در آن محل فرضی را از ایشان مطالبه کنند.
لازم به ذکر است اینجانب پس از جلسه مجازی ویدئویی روز سهشنبه با آقای نیری دادیار ناظر بر زندان، در گفتگو با سامان یاسین تاریخ دقیق انجام این عمل مجرمانه را نیز به دست آوردیم و آقای یاسین به یاد آورند آن شب وحشتناک روی دیوار سلول عمومی ۲۴۰ نوشته بودند "۴۹ روز از بازداشتم گذشت" و با توجه به بازداشت ایشان در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ تاریخ وقوع جرم ماموران واجا شب ۲۷ یا ۲۸ آبان ۱۴۰۱ بوده است.
سوم اینکه درباره انگیزه ماموران از اعمال چنین فشار غیرانسانی در آن شب اعدام مصنوعی، می توان دریافت با توجه به بازداشت سامان یاسین به اتهام استفاده از اسلحه جنگی و اشاره به همین موضوع توسط قاضی صلواتی در جلسه دادگاه نمایشی و عدم پذیرش این اتهام دروغ و ساختگی توسط سامان یاسین ماموران گمان کردهاند با این ترفند و با اعمال این نوع شکنجه روانی و غیر انسانی” اعدام مصنوعی” ممکن است وی را بتوانند وادار به پذیرفتن و استفاده از سلاح نمایند و اینطورآنها فاتحانه پرونده را تکمیل و برای صدور حکم محاربه و اعدام آماده کنند!
چهارم اینکه دهها هم بندی سامان یاسین در آن شب، شاهد انتقال و پس از چند ساعت بازگرداندن مجدد سامان یاسین در شرایطی روانی نامناسب و فرو پاشیده در ساعاتی غیرمتعارف و غیر اداری بوده اند و اتفاقن آنها از جمله نخستین کسانی بودهاند که سامان شرح اعدام مصنوعیاش را برای آنان شرح داده است. گرفتن اظهارات این افراد به عنوان مطلع لازمه یک تحقیق بیطرفانه است. شرایط روحی وخیم سامان در دو ماه اخیر که اینجانب از نزدیک شاهدش بودهام، خود شاهد دیگری بر اعمال فشارهای غیرانسانی بر این هنرمند جوان است.
جناب آقای اژهای
جناب آقای صالحی
و این خبر دروغ در زمانی مطرح شده است که یک روز پس از انتشار نامه اینجانب آقای نیری دادیار ناظر بر زندان ( تاکیدا نه بازپرس دادسرا) به صورت ویدئوکنفرانس اظهارات اینجانب درباره شواهد، قرائن و مستندات نقض حقوق سامان یاسین را ثبت نمود و بنا بر اظهارات آن مقام قضایی؛ تحقیقات در این موضوع بنا به دستور مقامات ارشد قضایی آغاز شده است و تا رسیدن به نتیجه ادامه خواهد یافت.
اینجانب در خصوص اعمال شکنجه اعدام مصنوعی، برخلاف خبر کذب خبرگزای میزان و رسانه های وابسته به حکومت، ادله محکمی را مطرح نمودهام که در صورت وجود دستگاه قضایی مستقل در جمهوری اسلامی و اراده احقاق حق و عدالت امکان تحقیق و رسیدن به حقیقت این موضوع به سادگی و به شرح زیر وجود دارد.
یکم؛ اینکه دادیار محترم بنا بوده هفته آینده با حضور در زندان قزلحصار اظهارات سامان یاسین و اظهارات تکمیلی اینجانب را برای ادامه تحقیقات ثبت نمایند، و تصدیق میفرمائید بر اساس رویه قضایی تا زمانی که از شخص شکنجه شده تحقیقاتی رسمی صورت نگیرد و اظهارات وی ثبت و بررسی نگردد؛ پروسه طی شده توسط دادیاری ناظر بر زندان را نمیتوان تحقیقات قضایی نامید، تا چه رسد به اینکه خبرگزاری رسمی دستگاه قوه قضائیه آشکارا و پیشاپیش در روندی غیر اخلاقی و مهندسی شده حکم به پایان رسیدگی به پرونده را نیز داده است!
دوم اینکه اینجانب با ذکر زمان حدودی و مکان دقیق وقوع جرم برای کشف حقیقت از دادیار ناظر زندان خواستم با توجه به ساعت غیر عادی خارج کردن سامان یاسین از بند ۲۴۰(حوالی سه صبح) و استفاده از وسیله نقلیه برای جابجایی ایشان به محلی نامعلوم که اعدام مصنوعی در آنجا صورت گرفته، نسبت به بررسی دوربینهای بند ۲۴۰ و محوطه زندان اوین (در آن ساعت و تاریح ) اقدام کنند و در صورت مشاهده خارج نمودن سامان یاسین از بند، ماموران مذکور را احضار کرده و از آنها بپرسند:" در آن ساعت غیرمتعارف،سامان یاسین را به مدت چند ساعت به کجا منتقل کرده اند!؟" و اگر هر ادعای جز انجام این شکنجه غیرانسانی روی سامان داشتند(مثلا بازجویی و...) مستندات بازجویی و ادعا خود از جمله محل انتقال سامان و فیلم دوربینهای مدار بسته در آن محل فرضی را از ایشان مطالبه کنند.
لازم به ذکر است اینجانب پس از جلسه مجازی ویدئویی روز سهشنبه با آقای نیری دادیار ناظر بر زندان، در گفتگو با سامان یاسین تاریخ دقیق انجام این عمل مجرمانه را نیز به دست آوردیم و آقای یاسین به یاد آورند آن شب وحشتناک روی دیوار سلول عمومی ۲۴۰ نوشته بودند "۴۹ روز از بازداشتم گذشت" و با توجه به بازداشت ایشان در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ تاریخ وقوع جرم ماموران واجا شب ۲۷ یا ۲۸ آبان ۱۴۰۱ بوده است.
سوم اینکه درباره انگیزه ماموران از اعمال چنین فشار غیرانسانی در آن شب اعدام مصنوعی، می توان دریافت با توجه به بازداشت سامان یاسین به اتهام استفاده از اسلحه جنگی و اشاره به همین موضوع توسط قاضی صلواتی در جلسه دادگاه نمایشی و عدم پذیرش این اتهام دروغ و ساختگی توسط سامان یاسین ماموران گمان کردهاند با این ترفند و با اعمال این نوع شکنجه روانی و غیر انسانی” اعدام مصنوعی” ممکن است وی را بتوانند وادار به پذیرفتن و استفاده از سلاح نمایند و اینطورآنها فاتحانه پرونده را تکمیل و برای صدور حکم محاربه و اعدام آماده کنند!
چهارم اینکه دهها هم بندی سامان یاسین در آن شب، شاهد انتقال و پس از چند ساعت بازگرداندن مجدد سامان یاسین در شرایطی روانی نامناسب و فرو پاشیده در ساعاتی غیرمتعارف و غیر اداری بوده اند و اتفاقن آنها از جمله نخستین کسانی بودهاند که سامان شرح اعدام مصنوعیاش را برای آنان شرح داده است. گرفتن اظهارات این افراد به عنوان مطلع لازمه یک تحقیق بیطرفانه است. شرایط روحی وخیم سامان در دو ماه اخیر که اینجانب از نزدیک شاهدش بودهام، خود شاهد دیگری بر اعمال فشارهای غیرانسانی بر این هنرمند جوان است.
جناب آقای اژهای
جناب آقای صالحی