ندای روشن حقوق بشر ایران« حرکتی جهت آگاهی وعدالت درایران»

Afghanistan
سرپرست و نویسنده, روشن

۱۴۰۱ دی ۷, چهارشنبه

این درد با که گویم و این غم کجا برم؟

ندای روشن / در میانه‌ی این‌همه خبر و اتفاق، آنچه در چندروز گذشته بیش از همه غمگینم کرد، حذف همه‌جانبه زنان افغان از عرصه‌ی اجتماع بود که با فرمان ننگین طالبان انجام شد. تاجایی که از منع تحصیل تا ممنوعیت پخش فیلم‌ها و سریال‌ها تا اخراج زنان کارمند از نهادهای دولتی و خصوصی و حتی منع خرید روزانه‌ی نان را دربر می‌گیرد؛ اما بیش از همه، منع تحصیل در همه سطوح آموزشی در توجه رسانه‌ها قرار گرفت. امروز زنان و دختران افغان حتی نمی‌توانند به آموزشگاه‌های خصوصی زبان و کامپیوتر یا هنرهای اصطلاحا زنانه بروند.

 این‌که حالا تکلیف این دختران چه می‌شود و چه‌کسی باید به یاری ایشان بشتابد یک بخش مسئله است. این که ماحصل حضور نیروهای امریکایی در افغانستان مظلوم و مهجور چه بوده هم می‌تواند موضوع بحثی جداگانه قرار بگیرد؛ اما برای من عجالتا دو نکته قابل توجه است  که البته چندان هم بی‌ربط به هم نیستند و تکلیفشان، دست‌کم در ذهن من، روشن است.

اول این‌که دولت ایران  همه ماجرا را به سکوت برگزار کرد. درحالی که تعداد زیادی از ساختمان‌های دانشگاهی ما خالی و اصطلاحا تعداد صندلی‌ها از تعداد داوطلبان بیشتر است. دعوت از دختران افغان و استادان خانمشان برای شروع یا ادامه‌ی تحصیل در ایران، کار چندان دشواری نبود. آن‌هم با این سابقه‌ی سخت‌کوشی و عزت‌نفسی که از آنها سراغ داریم. دعوت و پذیرایی از دختران فلات فارسی‌زبان ایران پیشکش، حکومت حتی دل ما و آنها را به یک اعتراض خشک و خالی هم شاد نکرد. این درحالی‌است که دانشگاه الازهر مصر و مشخصا احمدالطیب، شیخ سرشناس آن مرکز علمی و مذهبی، با اتخاذ مواضع تند و صدور بیانیه‌های آبرومند، اقدام غیرانسانی و زن‌ستیز [بخوانید زن‌کُش] طالبان را شدیدا محکوم کرد. ترس‌خوردگی و انفعال مسئولین ما تنها یک دلیل از هزاران دلیل این عقب‌نشستن‌هاست.

نکته دوم، اما به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج نشین برمی‌گردد: امروز صبح ایندیپندنت فارسی که از قضا مسئولیت و ریاست آن را خانمی ایرانی برعهده دارد، ضمن انتشار خبری کوتاه در این زمینه، فورا و در ادامه‌ی همان خبر اعلام کرد که البته طالبان هم بد و خوب دارد و عده‌ای از آنها در سالهای اخیر و به دلیل مراوده با جهان غرب و دنیای متمدن متحول شده‌اند و اصطلاحا آن‌گونه که می‌نمایند، نیستند.

اکنون شاید یادآوری این نکته به ایشان بد نباشد که، آیا حقوق زن همان چیزی نیست که شما  به اسم پروژه و پژوهش بابتش پول‌های کلان گرفتید؟ 
وانگهی شما اکنون از چه موضعی و چه جایگاهی می‌کوشید طالبان و تفکر طالبانی را تطهیر کنید؟ 
غیر از این است که در آغوش گرم و نرم غرب و دنیای متمدن جای گرفته اید؟ 
آیا در دانشگاه‌های دنیای آزاد، تحصیل نکرده‌اید؟ 
آیا بقای شما به بقای زبان فارسی و مردم فارسی زبان است یا به آشوب‌ها، ناامنی‌ها و نزاع‌های منطقه؟

لطفا وقتی سوار ماشین‌های لوکس خود، به‌قصد ایراد سخنرانی یا به‌عنوان اصحاب رسانه، عازم سمینار یا پارلمان یا دانشگاه شدید، به دخترانی فکر کنید که در میانه‌ی تحصیل، ناگهان از دانشگاه رانده شدند. از اداره اخراج شدند. از خرید منع شدند. پخش سریال‌هایشان قطع شد. و وقیحانه آنها را کشتزار مردان نامیدند.

کلاهتان را بالاتر بگذارید زیرا اکنون مشی‌تان با آقایان نظام یکی است.