ندای روشن / اعطاي امتياز تنباكو در سال 1269 شمسی بر زندگی بسياری از مردم تاثيرگذار بوده، موجب سلطه بيگانه بر بخشی از اقتصاد ايران میشد. این امر اعتراض گستردۀ مردم و بهویژه تجار و بازاريان را برانگیخت.
تجار از عريضهنويسي گرفته تا آتشزدن انبارهای خود، تا راه ندادن نماينده كمپانی خارجی به شهر و بست نشينی را تجربه كردند؛ اما حکومت به اعتراضات وقعی نگذارد. تجار پيشنهاد پرداخت معادل پول اخذشده از طرف خارجی درقبال اعطاء امتیاز را به حکومت دادند. اما صدای اعتراض شنیده نشد. تجار و مردم راه را در این دیدند که از توان روحانیت برای مقابله با این امتیاز خارجی بهره گیرند. در نهايت مرحوم ميرزای بزرگ شيرازی حكم به تحريم استعمال تنباكو داد، اين حركت مردمی به نتيجه رسيد.
همراهی روحانیت، تجار و گروههای بزرگ مردمی توانست یک خواست عمومی را به کرسی بنشاند و در برابر استبداد و سلطۀ بیگانه سربلند بیرون آید. این پیروزی، اولین موفقیت مدنی در ایران بود که گروههای مستقل از حاکمیت بدون هرگونه خشونت ورزی توانستند یک خواستۀ عمومی را بر حاکمیت تحمیل کنند. دلایل این موفقیت را تبدیلشدن مسئلۀ تنباکو به یک مسئلۀ عمومی، خواستۀ شفاف و قابل عمل و ائتلاف نهادهای مدنی و صنفی قدرتمندِ مستقل از حکومت که مهمترین جلوۀ آن در همراهی روحانیت و تجار بود، میتوان برشمرد و البته رکن سوم این مبارزه، بُعد اقتصادی بود با تحریم تنباکو، طرف خارجی بازار مصرف پرسود خود را از دست میداد و درنتیجه امتیاز تنباکو بیخاصیت میشد؛ ازاینرو دولت مجبور به لغو امتیاز شد.
یکسال پیش از مشروطه، در سال ۱۲۸۴، سلطۀ مسيو نوز بلژيكي بر امور گمركي، وضع مالیاتهای جديد، عوارض و مقررات گمركی، تجار را در فشار قرار داده، آنان توان رقابت با خارجيان را از دست دادند.
تجار ايرانی در اعتراض به مسائل يادشده، ضمن بيان اعتراضات خويش به تهديد دولت پرداخته و از امكان همراهی علماء با آنان برای تحقق اين خواست ملی سخن گفتند. اعتراضات گسترده موجب خشونت حكومت شد. بستنشيني بازاريان و گروهی از علماء در شاه عبدالعظیم، موجب خشم حکومت شده، به بستنشینان حمله کردند. به دلیل تعطیلی بازار، قيمتها افزایش یافته بود و دولت دوتن از تجار را بهعنوان عامل گرانیها فلک کرد اما باز هم قيمتها افزایش مییافت. معترضان تصمیم گرفتند که در مسجد شاه به بست بنشینند تا صدایشان شنیده شود؛ اما امام جمعۀ تهران با هماهنگی دستگاه حکومت، مانع از بستنشینی تجار و روحانیان معترض در مسجد شد. تجار میدانستند که شرط موفقیت و رسیدن به خواستۀ خویش، فشار اقتصادی به حکومت است.
آنان پس از ناامیدی از بستنشینی در مکانهایی مانند امامزاده عبدالعظیم حسنی، مسجد شاه و در اماننبودن دیگر مکانها، به دلیل اینکه خواستۀ خود را حیاتی میدانستند، بر ادامۀ راه مصرّ بودند.
وقتی حکومت راه اعتراض را در مکانهای عمومی می بندد و از طرفی حکومت از دوران مظفرالدین شاه به سمت روس گرایش یافته است، بنابراین این بار تجار، سفارت انگلیس را انتخاب کردند تا از تعرض حکومتیان در امان باشند. تجار هزینۀ ۱۴هزار کسبۀ خُرد را تامین کردند و آنان را به سفارت انگلستان فرستادند و هزینۀ غذای آنان را در این ایام متحمل شدند. انگلیس هم که پس از لغو امتیاز تنباکو، نفوذ روس را در دربار بیشتر دیده بود، حمایت از خواستۀ مردم را در دستور کار قرار داد.
یکسال مبارزۀ ملی، شكلگیری ائتلاف نهادهای مردمی اعم از روحانیان و بازاریان و دیگر گروههای اجتماعیِ زمان، فشار اقتصادی و تشدید نابسامانی اقتصادی موجب شد تا در نهايت فرمان مشروطه امضاء شود و خواست ملی مبتنی بر محدودکردن قدرت شاه قانونی شده، فرمان تشکیل مجلس اول داده شود.
دو واقعۀ مهم تنباکو و مشروطه، درسهای زیادی برای معترضین و حکومت دارد. شرط موفقیت اعتراضات، دوری از خشونت، تندروی و تاکید بر خواستۀ قانونی و ایجاد ائتلاف و نه طردکردن دیگر نیروهاست. از سوی دیگر دو تجربۀ یادشده به حکومت میگوید که نشنیدن خواست ملت در نهایت موجب یک ائتلاف خواهد شد و اگر حکومت به مانند مشروطه، راه اعتراض با اتکاء به داخل را ببندد، این دیگران هستند که معترضان را با آغوش باز خواهند پذیرفت. البته از روحانیانی مانند امام جمعۀ تهران در زمان مشروطه انتظاری نیست. اما روحانیانی که علاوه بر دغدغۀ مسائلی مانند توسعه و عقبماندگی کشور، تمامیت ارضی، بر آیندۀ دینداری، حوزههای علمیه، روحانیت نیز حساس هستند، باید در این راستا نمود بیشتری داشته و حضورشان در اصلاح امور بیشتر حس شود.
.