ندای روشن / جمهوری اسلامی به شیطانی می ماند که برای درآمیختن زیبایی ها در زشتی و پلشتی ها به تبحر والا رسیده است. امروز با صدای اذان صبح جان ۳ نفر دیگر را گرفتند، برای مردم اصفهان و حتی ایران اذان صبح بوی خون می‌دهد و دلهره‌آور، همان ابتذالی که داعشیان بر سر" الله اکبر" و "لا اله الا الله " آورده اند که شنیدنش را دلهره آور و آمیخته باترس کردند امروز حاکمان ایران داعش گونه، اذان صبح را در حافظه تاریخی ایرانیان به ابتذال کشیدند.
آنچه جمهوری اسلامی در پیش گرفته ویرانگری عامدانه ای است که با دستان خود تمامی ستون هایی که سقف حکومتشان را بر آنها نهادند را لرزان و رو به سقوط کشانده و عنقریب روی سرش آوار شود.
جامعه ی ایرانی به لحظه پرسشگری رسیده است، به لحظه سرپیچی به لحظه طغیان و عصیان علیه ارزش ها، ارزش هایی که سالها جز رنج و تحقیر چیزی برایش نداشت.ایرانیان به دنبال تحقق ناممکن عصر خویش اند، به دنبال شادمانی برای همه برای زیست مطلوب و ایرانی برای همه ایرانیان .
ایران به لحظه ی آزادی رسیده است لحظه گسست از آنچه روح او را سال ها به اسارت خویش درآورده بود، گرچه در سبعیت چشمگیر و سرکوب، حاکمان ایران چند صباحی دیگر بر اریکه قدرت تکیه می‌دهند اما در ذهن جامعه ی ایرانی این حاکمیت در هم کوفته و فرو ریخته است و روایتی دیگر از او در ذهن جامعه پدیدار است.
زمامداران جمهوری اسلامی ،جامعه را همچون سیب زمینی پنداشته تا در یک فردگرایی ناخوشایند آنان را برده ی خود کنند، اما نسل امروز و انسان ایرانی به حق علیه استبداد قیام کرد و در پی یافتن یکدیگر به خیابان‌ها آمده‌اند و در فضای عمومی برای یافتن هموطنان دلی گام نهادند و امروز گستره ی عمومی شاهد تجلی روح تازه‌ای است که نظم موجود را نفی می‌کند و در برابر تخم کینه، ترس و نفرتی که حاکمان می‌خواهند با تکیه بر آن به حفظ وضع موجود استمرار ببخشند عشق و همدلی میکارد .
جامعه به خوبی آموخته که در تاریکی و ظلمت چگونه با یکدیگر و کنار یکدیگر بایستد، آنچه تمام جباران تاریخ از آن هراس دارند، خودمختاری و خودمحوری جامعه در یافتن یکدیگراند، امروز جامعه ایرانی یک خانواده اند و بر داغ یکی ،جماعتی گریان اند.
