ندای روشن / در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ بسیاری از شهروندان و معترضان دچار آسیب جدی به یک یا هردو چشم شدند.
بسیاری از آنان میگویند ضارب پس از تعقیب آنان و از فاصله نسبتا نزدیک بهصورت آنان شلیک کرده است. دراینباره شبکه حقوق بشری ایرانوایر در توییتی نوشت: «چندنفر از معترضانی که با شلیک نیروهای سرکوبگر چشم خود را از دست دادهاند، در گفتوگو با «ایرانوایر» تایید کردهاند که ضاربِ چشمانشان، آنها را دنبال میکرده سپس هدف شلیک قرار داده است.»
الهه توکلیان جدیدترین قربانی، قصه چشمهایی است که به امید دیدن روزهایی روشن به خیابانها آمدهاند. خانم توکلیان که یک چشم خود را از دست داده است در توییتر نوشته است که پشیمان نیست و ارزشش را داشته است.
آری، زندگی و آزادی ارزشش را دارد. این را همان قلبهای تیره که اسلحه بهسوی فرزندان ایران میگیرند خوب میدانند. همان حسودانی که بر چشمها میزنند که دیکتاتور خوشش بیاید.
روی دیگر ماجرا اما از دستور و عملیات سازمانیافته حکایت دارد که عمدا بهسوی چشمها شلیک کنید. دو اسلحهای که بهوفور در دستان سرکوبگران مشاهده میشود، اسلحه پینتبال و اسلحه ساچمهزن [ساچمهپران] است. اسلحه اول با ساچمههای پلاستیکی به اندازه یک تیله بهسوی معترضان شلیک میشود که درصورت اصابت با چشم به احتمال خیلی زیاد چشم کاملا نابینا میشود و باید تخلیه شود. در اسلحه دوم، تعداد ۶۰ و شاید بیشتر ساچمههای ریزِ سُربی در درون یک پوکه قرار گرفته که انتهای آن باروت وجود دارد و با چکاندن ماشه این تعداد ساچمه بهسوی معترضان شلیک میشود.
فراوان مشاهده شده است که از فاصله نزدیک بهسوی مردم و عمدا بهصورت معترضان شلیک میشود.
در مدتی پس از آغاز اعتراضات، گروهی از چشمپزشکان نامهای به رئیس انجمن چشمپزشکان نوشتند که در آن از شلیک عمدی به چشمهای معترضان خبر دادند. این خبر با تیتر «نامه سرگشاده ۱۴۰ چشمپزشک به رئیس انجمن چشمپزشک درمورد هدف قرارگرفتن چشمها توسط سرکوبگران» در رسانهها منتشر شد که نشان از حجم بالای اینگونه آسیبها است.
آمار دقیقی از تعداد افرادی که چشمهایشان آسیب دیده در دست نیست، زیرا که بسیاری تحت فشار از رسانهایکردن آن منصرف شدهاند اما تعدادی از افراد آسیب دیده از جمله غزل رنجکش، الهه توکلیان، نیلوفر آقایی راحله امیری شهروندانی بودهاند که در اعتراضات اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند.
طبق تحقیقات ایرانوایر، درحال حاضر در شهرهای مختلف ایران، افرادی هستند که در اعتراضات سراسری، از ناحیه صورت و چشم آسیبهای جدی دیدهاند. برخی از آنها با نامهای مستعار روایتهای خود را برای این شبکه حقوق بشری شرح دادهاند؛ اما وقتی گمانهزنی درباره میزان شلیک بهصورت و چشمهای معترضان و هدفمندبودن آنها مورد بحث قرار داشت، «حسین کرمانپور» مدیر اورژانس بیمارستان «سینا» در تهران، در گفتوگو با روزنامه «هممیهن» تایید کرد که بیشترین آسیبها در میان مجروحان این اعتراضات، از طریق شلیک ساچمه «اول به چشم بوده است و بعد به عضلات.»
در همان آبان، ۱۲۰تن از متخصصان و اساتید چشمپزشکی در حوزه شبکیه، در نامهای به «محمود جباروند»، دبیرکل انجمن چشم پزشکی ایران، خواستار انعکاس تبعات اصابت ساچمه و گلوله پینتبال به چشم معترضان شدند. بلافاصله نامه دیگری ازسوی فوق تخصصهای حوزه قرنیه نیز ارسال شد و هشداری مشابه داد.
نشریه «گاردین» در آذر ۱۴۰۱ در گزارشی که بر اساس گفتوگو با پزشکان و پرستاران انجام داده بود، نوشت که نیروهای سرکوب اغلب بهصورت، سینه و اندام جنسی زنان شلیک کردهاند.
همه این نامهنگاریها و اطلاعرسانیها نشان میدهد که مقامات جمهوری اسلامی میدانستند که سرکوبگران چنین رویهای در پیش گرفتهاند، اما نهتنها اقدامی برای جلوگیری از این فاجعه نکردند، بلکه «حسین کرمانپور» هم بهخاطر اطلاعرسانیهایش برکنار شد.
غزل رنجکش در صفحه اینستاگرامش نوشته بود که آخرین صحنهای که قبل از شلیک دیده است این بوده که ضارب با لبخند و از فاصله نزدیک به چشم او شلیک کرده است.
این نیز قطعا یکی دیگر از پروندههای عظیم جنایت علیه بشریت است که جمهوری اسلامی در کارنامه خود ثبت کرده است و قطعا فراموش نخواهد شد.
قاضی شلیک به چشمها و قاضی اعدامها و حبسها یکی است! همان که خواستار برخورد جدی با معترضان شده است برخی از آنان را توسط مزدبگیرانش در خیابان مجازات میکند و برخی را برای بزک دیکتاتوریاش در دادگاههای فرمایشی!
قطعا تهیه اسامی آسیبدیدگان چشم و پیگیریهای بینالمللی این جنایت در کنار سایر جنایات حکومت باید در دستور کار قرار گیرد و آمران و ضاربان و هر فردی که بهنوعی دخیل بوده مورد پیگرد قرار گیرد.
دررابطه با اعتراضات سراسری شهریور-مهر ۱۴۰۱
بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به جرم بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت معترض به خیابانها آمدند.
سرکوب آزادی بیان، عقیده و اندیشه ناقض ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است که بر حق افراد بر انتشار آزادانه افکار و عقاید و نظریات و دیدگاههای سیاسی و عقیدتی تاکید می کند. در ماده ۵ از قانون آئین دادرسی کیفری بر اطلاع یافتن متهم در اسرع وقت از اتهامات انتسابی و فراهم کردن حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در قانون نیز مورد تاکید شده است. عدم امکان دسترسی به وکیل برای متهم از جمله موارد ناقض اسناد بین المللی حقوق بشر, ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ است. همچنین، برخورداری افراد از حق روند دادرسی عادلانه از جمله حقوق سلب نشدنی است که در ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن تاکید شده است. اعتراف گیری توام با ارعاب و تهدید، ناقض در ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و مصداق بارز شکنجه است.