ندای روشن حقوق بشر ایران« حرکتی جهت آگاهی وعدالت درایران»

Afghanistan
سرپرست و نویسنده, روشن

۱۴۰۱ دی ۲۰, سه‌شنبه

گم‌شدگانِ لبِ دریا

ندای روشن / این که نقطه‌ آغاز ماجرا کَی و کجا بود یا چه کسی استارت کار را زد، چندان مهم نیست. آنچه که اهمیت دارد، اصرار بر این گستاخی، پایان ماجرا و مهم‌تر از همه، موضع‌گیری دیرهنگام و ملاطفت‌آمیز آقایان نظام است که گویا از صدر تا ذیل با یکدیگر هم‌قسم شده‌اند در هیچ جریان غم‌انگیز و اهانت‌باری اسباب تشفی خاطر مردم نباشند. سرانجام، این تعارفات و رفیق‌بازی‌ها به‌جایی رسید که در مراسم افتتاحیه‌ رقابت‌های فوتبال جام کشورهای حاشیه خلیج فارس، هم مقامات عراق و هم فیفا از نام [جعلی] «خلیج عربی» استفاده کردند. اینفانتینو، رئیس کنونی فیفا و رئیس سابق یوفا نیز در پستی اینستاگرامی همین هنرنمایی را به رخ کشید و سرانجام، گوگل مپ، با اندکی ارفاق و تخفیف، عنوان جعلی را به خلیج فارس افزود و در کنار آن قرارش داد.


از آن‌سو، مقتدی صدر، رهبر جریان سیاسی صدر در عراق، پیامی به بصره، محل برگزاری مسابقات، فرستاد که آن را در اکانت توییتری خود نیز بازنشر کرد و با اعتماد به نفس و از موضعی عادی و حق به جانب به میهمانان حاضر در بازی‌های کشورهای حاشیه خلیج عربی خوشامد گفت و از این سو مهدی تاج اول منتظر دستور وزیر ورزش ماند. بعد گفت ما قبل از دستور وزیر هم موضع گرفتیم. 

چه موضعی؟
یک نامه روی سایت گذاشتیم و این کار را محکوم کردیم. تازه کجایش را ديده‌ايد؟ یک دستور هم دادیم تا همه مسابقات جام حذفی با نام خلیج فارس برگزار شود.

اما نکته‌ای که در این ماجرا خیلی گل‌درشت و اصطلاحا «تابلو» توی چشم می‌زند، نه ریاست تاج بر فدراسیون با آن همه حرف و حدیث است، نه شاهکارهای درخشانی مثل برکناری اسکوچیچ و پهن‌کردن فرش قرمز برای کی‌روش که شد آنچه شد و دیدیم آنچه بر فوتبال و بازیکنان و مردم رفت.

با مصاحبه‌های سرشار از بی‌نزاکتی او که حتی به گزارشگران صدا و سیمای میلی [میثاقی و خیابانی] رحم نکرد هم، کاری ندارم. جریان ویلموتس و قرارداد ۲۰۰میلیاردی او برای ۶بازی هم که در زمان ریاست و حضور تاج در فدراسیون رخ نداد. پس روی آن هم قلم می‌کشم.
به سکوت کیهان، در فردای روی کار آمدن تاج که از تایید ضمنی او و حمایت بالایی‌ها از وی حکایت دارد، هم نمی‌پردازم. مرا با بدهی‌های فدراسیون نیز کاری نیست. این موضوعات وهزارویک اما و اگر دیگر که در حوصله‌ من و شما نمی‌گنجد را به یک‌ سو می‌نهم.

مسئله‌ من، اضطراب عمیق و ویرانگری بود که در کشاکش اعتراضات و بحران‌های اجتماعی و سیاسی ایران به بازیکنان و مردم وارد شد. آن‌روزها سرود ملی و شادی پس از گل به معضلی پارادوکسیکال بدل شده بود که هنوز به قوت خود باقی است، مثل بسیاری دیگر از بحران‌ها و معضلات که دامنگیر ما شده، عمق یافته  و گویا سرِ بازایستادن ندارد. مسئله این است که آن‌ها از مردم و بازیکنان خواستند حساب سیاست را از ورزش جدا کنند اما خود، سیاسی‌ترین مسابقه تاریخ فوتبال در ۴۵سال اخیر را تحویل ما دادند.

اکنون موضع‌گیری و درواقع موضع‌نگرفتن وزیر ورزش و افرادی مثل تاج در قبال کشورها، دولت‌ها و فدراسیون‌هایی که چیزی درباره مردم ایران و تاریخ و جغرافیای آن نمی‌دانند یا شاید خود را به نادانستن زده‌اند، دوباره سربرآورده است. جالب آن‌که عمر تشکیل و تثبیت برخی از این کشورها از عمر فدراسیون فوتبال ایران کمتر و مساحت اکثر آن‌ها از مساحت برخی محله‌های شهرهایی مثل تهران و تبریز و اصفهان و شیراز و خوزستان کوچکتر است. حالا کارشان به جایی کشیده که تمبرهایی مناسبتی و با عنوان خلیج عربی چاپ می‌کنند و به‌خود آفرین می‌گویند.

   بد نیست یک نکته را به وزرای ورزش، کشور، وزارت خارجه یا هر وزیر و مسئول دیگری یادآوری کنم و آن این که اگر آنها سرشان گرم کارهای دیگری است که آن‌هم باجوانان سَروقد و دلیر و مظلوم وطن در پیوند است، جوانان ایران بیکار نشسته‌اند‌.
کافی است نگاهی به سوشال مدیا بیندازید و در این وانفسای فیلترنت، باران‌ها و توفان‌های توییتری، گزارش‌های اینستاگرامی، ریپورت‌هایی که به زبان انگلیسی فصیح و با ادله‌ مستند به فیفا  و گوگل ارائه شده‌‌اند را ببینید. این‌ها همان جوان‌ها هستند که کم‌کاری شما را جبران می‌کنند و خلاف خیلی از مسئولان، توقع و چشمداشتی هم ندارند. تنها دلیل و انگیزه‌شان عشق به ایران است و دفاع از تمامیت ارضی و هویت ملی.

   کاش شما هم کمی از پشتکار و جدیت خود برای مسدودکردن همه مسیرهای دسترسی به اینترنت جهانی را صرف این کار می‌کردید.