ندای روشن حقوق بشر ایران« حرکتی جهت آگاهی وعدالت درایران»

Afghanistan
سرپرست و نویسنده, روشن

۱۴۰۱ مهر ۱۷, یکشنبه

روایت درد ناک یک بازداشتی از حال و هوای اوین


ندای روشن / آنچه در پی می‌آید مشاهدات کسی است که در روزهای اخیر در اوین بازداشت بوده و آزاد شده و برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است؛ با این توضیح که بخش‌هایی از بازداشتی‌های سه‌هفته‌ی اخیر آزاد شده‌اند و همچنان خبر آزادی دانشجویان و غیردانشجویان بازداشتی در حال انتشار است:

نوع دستگیری‌ها

خیلی از افرادی که در اعتراضات اخیر بازداشت و به اوین منتقل شدند، به معنای واقعی کلمه مردم عادی‌اند؛ مردم عادی کف کوچه و خیابان، از دانشجو و بازاری تا استاد دانشگاه و معلم و فعال فضای مجازی. نهایت اتهامی که می‌توان برایشان دست‌وپا کرد، حضور در یک تجمع است یا دادن چند شعار، بدون آن که خشونتی ازشان سر زده باشد، یا چند توییت و چند استوری. بعضی‌ها همین را هم مرتکب نشده‌اند و صرفا مشغول تردد در خیابانی بوده‌اند که کارکرد اصلی‌اش همین تردد است و موقع همین تردد عادی در حوالی محل زندگی یا کاری که از بخت بدشان چاشنی حضور پرتعداد لباس‌شخصی‌ها و مأموران انتظامی و امنیتی و نیروهای بسیج و … را داشته، بازداشت شده‌اند.

بخشی از دستگیری‌ها با ریختن مأموران در شب به خانه‌شان بوده، حتی همراه با آسیب به اموال خانه و با تهدید. دستگیری در خیابان هم معمولا با برخورد و ضربه‌های باتوم و غیره همراه است، تازه اگر الفاظ رکیک و بددهنی‌ها را حین بازداشت نادیده بگیریم.

اما یک مقام قضایی ارشد تهران هنگام بازدید از بازداشتگاه اوین خطاب به بازداشتی‌هایی که تعداد قابل توجهی‌شان بدون دست از پا خطا کردنی راهی اوین شده‌اند، می‌گوید که تقصیر خودشان است و کسی الکی دستگیر نمی‌شود. این عبارت در شرایطی بیان می‌شود که میلاد پناهی‌پور، وکیل حسین رونقی، در بین بازداشتی‌ها حضور دارد و قبل از آن مشغول بیان مشکلات بازداشتی‌ها بوده، آن هم در حالی که خودش وقتی برای تحویل موکلش به دادسرای اوین آمده، بازداشت شده و در اعتراض به این شرایط، هم خودش و هم حسین رونقی بیش از ده روز است که در شرایط اعتراض است.

وضع نامناسب زندگی و بهداشت بازداشتگاه

صد نفر در یک راهرو با عرض حدود سه متر و طولی حدود ۵۰ متر، با یک سرویس بهداشتی و یک حمام، بدون تهویه‌ی مناسب و گردش هوا، بدون توزیع تعداد کافی و مناسب ماسک بین بازداشتی‌هایی که هر روز چندتایی‌شان سرفه و بدن‌درد و سردرد و بی‌حالی و سوزش گلو امان‌شان را بریده و باید کلی از زندان‌بان‌شان پیگیری و درخواست داشته باشند تا شاید چندتایی که حال‌شان بدتر است به بهداری منتقل شوند، بدون حتی یک آب‌خوری که باعث می‌شود بازداشتی‌ها مجبور باشند از سرویس بهداشتی آب بخورند، بدون امکان تعویض و شست‌وشوی لباس‌هایی که از ابتدای ورود به اوین بر تن بازداشتی‌ها بوده و بعضا از ورود آنها به اوین نزدیک دو هفته می‌گذرد، بدون مقادیر کافی از صابون و شامپو و مواد بهداشتی و شوینده‌ای که امکان رعایت بهداشت در یک زندگی معمولی را فراهم کند، حتی بدون تعداد کافی پتو که برای خوابیدن روی زمین سفت بازداشتگاه و سرما نخوردن و سر روی جایی به نسبت نرم گذاشتن کفایت کند.

از طرف دیگر هواخوری هم خیلی کم سهم بازداشتی‌ها می‌شود، نهایتش هفته‌ای دو بار و هر بار به مدت نیم‌ساعت در یک راه‌روی باریک به عرض حدودا یک متر و طولی حدود سی متر و دیوارهایی به ارتفاع چهار پنج متر که از فرازشان می‌شود آسمان را دید. باقی ساعت بازداشتی‌ها در همان راهروی مملو از جمعیت می‌گذرد که این‌قدر آدم در آن گنجانده شده که راه رفتن در آن هم سخت است و صرفا باید سر جای خود نشست یا خوابید و گذر کند زمان را تحمل کرد.